نسل اول انقلاب مانع ایجاد فرصت برای نسل ها بعدی

نسل اول انقلاب مانع ایجاد فرصت برای نسل های بعدی
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و تغییر ساختار حکومت، شکل گیری نهادها و سازمان های جدید مناسبات اجتماعی و سیاسی هم به ناچار تغییر کرد. ناگفته پیداست ذات انقلاب خود یک تحول است. تحول و تغیبر دو مفهوم در تحلیل نظریه های وقوع پدیده هاست. منظور از پدیده ظهور یک واقعیت اجتمای جدید است. حال این سئوال پیش می آید که آیا وقوع انقلاب ازجنس تغییر است یا تحول؟
بدون فوت وقت باید گفت انقلاب یک تحول است. منظور از تحول حدوث مجموعه ای از تغییرات در طول چند توالی زمانی است. پس انقلاب یک پدیده تحولی می باشد. یکی از مولفه های تعریف انقلاب محسوس و ملموس بودن آن پدیده است. پس انقلاب یک پدیده تحولی قابل ملموس و محسوس است. هر انقلابی حاوی دو نکته است :
ا- تغییر ساختارها
۲-تغییر کارکردها
منظور از ساختار، چگونگی روابط فنی و بوروکراتیک در یک نهاد و سازمان است.
منظور از کارکرد؛ مجموعه ای از وظایف و اهداف یک سازمان و نهاد است.
با تاسیس سه نهاد و یا سازمان تحت عناوین قوه مقننه، قوه قضاییه و قوه مجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و چگونگی تامین منابع انسانی برای این قوا ، راهکارها و راهبردهایی برای آنها مشخص گردید. برای تشکیل مجلس شورای اسلامی فرایندی تعریف شد که افراد از هر قشر و گروهی بتوانند برای نمایندگی مردم جهت قانونگذاری داوطلب شده و با کسب رای مردم وارد نهاد قانونگذاری شوند. از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و با وجود جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هیچگاه انتخابات مجلس شورای اسلامی تعطیل و یا به تعویق نیفتاد. تا به حال یازده دوره مجلس تشکیل شده است و افرادی از جریان های سیاسی وارد این نهاد مهم و صددرصد مردمی شده و دو وظیفه یا کارکردِ قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون از مهمترین وظایف آنان بوده که در قانون اساسی مشخص شده است؛ تا اینجای کار هیچ مشکلی نیست اما مشکل از آنجا بروز کرد که نسل اول انقلاب به لحاظ سنی با ایجاد انحصار و انسداد برای نسل های بعدی عملا این نهاد مهم را به یکنواختی و کرختی تبدیل نمودند. نسل اول با استفاده از دو ابزار قدرت و ثروت شرایطی را ایجاد کرد که تحدید میدان برای نسل های بعدی، پرهیر از خلاقیت و تنوع و تکثر، ناامیدی خیل کثیری از مردم بویژه جوانان ،کاهش نرخ مشارکت در انتخابات مجلس شورای، تشدید تعارض و شکاف طبقاتی، ممانعت از چرخش نخبگان در قدرت و خدمت، محرومیت اکثریت مردم عادی از مزایای اجتماعی و سیاسی، بی تفاوتی نسبت به سرنوشت، تمرکز قدرت و ثروت در دست عده ای خاص، ایجاد حس بدبینی در جوان نسبت به ارزش های انقلاب اسلامی، تکثیر نفرت در بین اقشار به جای وحدت، تشدید تعارض های قومی، ظلم و تبعیض، سرکوب استعدادها و تضعیف روحیه نوگرایی، تکثیر حس وابستگی و تحقیر مردم از پیامدهای انسداد و انحصار طلبی نسل اول انقلاب برای نسل های بعدی است. ذات قدرت و ثروت برای انسان طعم شیرین و سرمست کننده ای دارد که قدرتمندان و ثروتمندان نو کیسه را به خودبرتربینی و خود شیفتگی دچار می کند ِلذا نسل اول اجازه عرض اندام برای نسل های دوم و سوم و…. را نداده و به بیماری دیکتاتوری و طرد دیگران مبتلا شد تا جایی که بعد از چهل و چهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی نسل اول مردم را بدهکار و خود را طلبکار می دانند. در شرایط فعلی و با عنایت به تکثر نیازها و سلیقه ها و ذائقه مردم علی الخصوص جوانان و افزایش میزان مشارکت که بزرگترین مولفه قدرت برای نظام سیاسی است باید شورای محترم نگهبان و وزارت کشور با ذکاوت و درایت زمینه ظهور و بروزاستعدادهای جدید را فراهم نماید که نیاز ضروری جامعه در شرایط ناپایدار اجتماعی و وضعیت بد معیشتی است. این نسلِ بعضاَ خودخواه و فاقد توان علمی و فکری باید توسط مسئولان رده بالای نظام و یا با اقناع کنار گذاشته شوند. ثمرات این تحول بدون تردید مثبت و یک سیگنال به مردمی است که احساس می کنند هیچ نقشی در سرنوشت خود نداشته اند.

حبیب اله بدری
فعال فرهنگی و اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *